وب سایت آواره مرگ


وب سایت آواره مرگ
Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved
تو حس عاشق شدنی با صدای محمد علیزاده

تو حس عاشق شدنی حس رسیدن به اوج
مث رهایی از قفس یا ساحل امن یه موج
آرامش نگاه تو، من و به بند می کشه
بذار دل تنهای من دوباره عاشقت بشه



??ادامه مطلب??
1 / 2 / 1391
6:26 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

ماه من غصه چرا؟!


ماه من غصه چرا؟
آسمان را بنگر كه هنوز بعد صد ها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبي پر از مهر به ما مي خندد
يا زميني را كه دلش از سردي شب هاي خزان
نه شكست و نه گرفت
بلكه از عاطفه لبريز شد و
نفسي از سر اميد كشيد
و در آغاز بهار دشتي از ياس سپيد زير پاهامان ريخت
تا بگويد كه هنوز پر از امنيت و احساس خداست



??ادامه مطلب??
30 / 1 / 1391
2:27 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

تو مثل راز پاییزی...!


امشب دلم گرفته است
می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم
از ابرهای تیره ای که با نسیم خیانت به آسمان دلم آوردی
می خواهم گریه کنم اما نمی توانم ...
می خواهم تو را به یاد بیاورم ...
و با نگاه چشمان تو تا به صبح مژه بر هم نزنم
اما افسوس ... گذشت دقایق چهره ات را از یاد من برده اند ! ...
می خواهم اولین ساعتی که نگاهم کردی رو
به یاد بیاورم ... اما افسوس ...
آخرین نگاه تلخ و سرد تو نمی گذارد ! ...
می خواهم اولین دقایق با تو بودن را
به یاد بیاورم ... اما افسوس ...
می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم
اما نه! دلم نمی آید .....


30 / 1 / 1391
2:18 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

چقدر تنهایی بده!


مي بوسمت ميگي خداحافظ
اين قصه از اينجا شروع مي شه
من بغض كردم تو چشات خيسه
دسته دوتامون داره رو مي شه
تو سمت روياي خودت مي ري
مي ري و من چشام و مي بندم
ما خواستيم از هم جدا باشيم
پس من چرا با گريه مي خندم

مي بينمت ميري ولي ميري نمي بيني
مي بوسمت از من ولي دستات و مي گیري
مي بينمت مي ري ولي مي ري نمي بيني
مي بوسمت از من ولي دستات و مي گیري



چقد تنهايي بده بگو حال تو ام اينه
اگه اين عشق كشته شه پاي تو ام گيره
قول داده بودم به مرور زمان خوب شم
يكم انصاف داشته باش نذار خورد شم
ببين شايد الان بگي تقصيره ما نيست
اين داستانه عشقه تو تقويم تاريخ
ولي مگه مي شه اين همه خاطره رو گور كرد
و بعد نشست فقط فاتحه اش رو خوند

نه نميتونم توي كتم نميره
مگه مي شه عشق يك شبه عقب بشينه
بدون خاليه جات تا كه تو پرش كني
واسه آدمي كه يك عمر تو بتش بودي
من كه هر كاري كردم كه نري يه وقت نه
نميدونم چرا يهو زدي به هم من
عاشقتم اينو انكار نكن
مثه فيلمي كه هيچ وقت اكران نشد


تو فكر مي كردي بدون من
دلشوره از دنياي ما ميره
اينجا يكي همدرد من مي شه
اونجا يكي دستات و مي گيره
گفتي كه مي توني بري اما
بغض تو دستات و برام رو كرد
ما هر دو از رفتن پشيمونيم
جون دوتامون زودتر برگرد
جون دوتامون...

مي بينمت ميري ولي ميري نمي بيني
مي بوسمت از من ولي دستاتو ميگري
مي بينمت ميري ولي ميري نمي بيني
مي بوسمت از من ولي دستاتو ميگري


29 / 1 / 1391
3:19 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

آسون وداع کردم باهات


آسون وداع کردم باهات، با اینکه می مردم برات
کاشکی نمی ذاشتم بری، کاشکی می افتادم به پات
خواستم بگم ترکم نکن، پیشم بمون ای نازنین
شرح پریشونیم و تو، چشمای بارونیم ببین
هر شب با کلی اشتیاق، زل می زدم به آسمون
فرصت نمونده واسه ی، ابراز احساس جنون



رفتی و من تنها شدم، با این غم نا مهربون
هرجا پی ات گشتم ولی، هیچ جا نبود از تو نشون
دل خوش به این بودم تو هم، گاهی کنار پنجره
ماه و تماشا می کنی، با کولی باری خاطره
هر شب با کلی اشتیاق، زل می زدم به آسمون
فرصت نمونده واسه ی، ابراز احساس جنون


29 / 1 / 1391
3:17 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

تو بشو ساحل قلبم


تو بشو ساحل قلبم
 من می شم  ماهی مرده
تا بگن به عشق ساحل، لب دریا جون سپرده....

هرلحظه بهانه ی تو را میگیرم، هر ثانیه با نبودنت درگیرم،
حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی، من یک طرفه برای تو میمیرم



ننال برگ عزیز! که تو محکوم به بادی . . .
ومن محکوم به تنهایی . . . وپاییز پایان مشترک ماست!!!



†??'§ : آواره مرگ , بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
28 / 1 / 1391
11:17 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

شعر عاشقانه و زیبای افسانه ی عشق

شیوه ی دلبری و ناز،اگر سوخت مرا
غمزه ی چشم سیاه تو بیاموخت مرا

صف مژگان همه آراستی از جانب دل
خم ابروی کمان تو سپر دوخت مرا

سر فرو برده چو شمعی به گریبان بودم
شعله ی سرکش عشق تو بر افروخت مرا

من که پر میزد از آهم،غم هستی به فلک
آهی از سینه برآوردی و پر سوخت مرا



خط و خال و خط و ابروی تو ای مونس جان
ز تماشای جهان،راه نظر دوخت مرا

دل غم دیده به سرپنجه ی سیمین تو بود
لب لعل تو غزلهای تر آموخت مرا



†??'§ : آواره مرگ ,
28 / 1 / 1391
11:15 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

خدایا عذر می خواهم


خدایا عذر می خواهم از این که بخود اجازه می دهم که با تو راز و نیاز کنم عذر می خواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود می کنم در حالی که خوب میدانم وجود من ضائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم, عجیب آنکه از خود می گویم منم می زنم خواهش دارم و آرزو می کنم خدایا... تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمایم تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی تو مرا به آتش عشق سوختی تو مرا در توفان حوادث پرداختی, در کوره ی غم و درد گداختی تو مرا در دریای مصیبتو بلا غرق کردی و در کویره فقر و هرمان و تنهائی سوزاندی.



??ادامه مطلب??
28 / 1 / 1391
11:11 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

بدون متن، شرح، حتی بدون کمی عذاب وجدان!


یعنی من باید بگم یه دختر که پاش یخ زده داره با لوله اگزوز پاهاش و گرم می کنه؟

نه لازم نیست... تو خودت می بینی و می فهمی...! و این است عدالت! آقا کجایی؟



†??'§ : آواره مرگ , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش16, بهنوش , دهرم, وب سایت رسمی آواره مرگ ,
28 / 1 / 1391
11:0 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

داستان کوتاه و خواندنی دزد با انصاف!


روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟



گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند.
و من دزد مال او هستم، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمیدادم و عقیده صاحب آن مال، خللی می یافت ؛
آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است...


28 / 1 / 1391
10:46 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§

صفحه قبل 1 ... 33 34 35 36 37 ... 74 صفحه بعد

    خانه? پروفايل ? طراح


آواه مرگ بهنوش

Friends

?گروه طراحيـ کول تم?
?آواره مرگ?

عاشقانه های بی تکرار - نفس
دختری از جنس سکوت-نادیا
عشق رفته - هانی
وب سایت موزیک آواره مرگ
زمستان احســـــــــــاس یک طرفه
... داد بزن لعنتي
san niea ba-love
عشق من تویی
دختر پسر مد
شمیم عشق
عاشقان تنها
کلبه ی تنهایی من - مهدیه
وبلاگ دوست خوبمون گندم -- عاشقانه
کلبه عشق من و تو
love 15 - tarajojoo
بچه های دیونه ماشین
جاده بی انتها(اتیش پاره 2 )
عکس دوستان اواره مرگ
سکوت (سمیرا)
عشق من فقط خداست(ارام)
وبلاگ دختر خشکلا (حنانه)
Rain Girl - Baran
راک موزیک


?rchive

دی 1397
مرداد 1396
مهر 1394
اسفند 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390

Daily

عکس دوستان اواره مرگ
وصیت نامه کورش کبیر
شعر ان روی کثیف سکه

http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png

Categories

موزیک
عاشقانه
بی کلام
اجتماعی
داستان
عاشقانه
خیانت
عکس
عاشقانه
موزیک
دخترونه
متن
عاشقانه
شعر
داستان کوتاه
جملات کوتاه
اس ام اس
عاشقانه
مناسبتی
سرکاری
ضد حال
کد پیشواز
همراه اول
ایرنسل
رمان

Authors

اواره مرگ

طراحي از بهنوش